Ability

استعداد یا توانایی تغییر پذیری، سازگاری، توان تغییر دادن مسیر در شرایط مناسب، حركات فردی صحیح مطابق با تغییرات حریف حمله یا دفاع   مهارت…

Ability

توانایی، استعداد، قابلیت، قدرت، استطاعت، كارایی

able

توانایی، مهارت، استعداد ، ماهر بودن

Able to do it all (coll)

توانایی كامل برای اجرای اكثر حركات و مهارت‌ها در بسكتبال

Above

١- بالای، در نقطه بالاتری از ٢- در موقعیت بالا (نه نزدیك به سبد)

Abusive

بد زبان، بد دهن، تند، خشونت‌آمیز

Accelerate

شتاب گرفتن، بالا بردن سرعت، بالا بردن توانایی

Accept

١- موافقت كردن ٢- پذیرفتن، قبول داشتن

Accident

١- تصادف ٢- فرصت، مقداری شانس، تصادفی، اتفاقی

Accidental

غیر قابل انتظار، تصادفی، شانسی

Accomplish

انجام دادن، به پایان رساندن، به اتمام رساندن، تمام كردن

Accountable

١- مسئول ٢- (coll.)مشغول دفاع از حریف ٣- كسی كه مشغول دفاع كردن از حریف باشد