فدراسیون بسکتبال با «پول» یا «تطمیع» نمیتواند «اعتماد رسانهای» بخرد یا جلب کند.
فدراسیون بسکتبال بعد از گذشت نزدیک به ۱۴ ساعت از حذف تیم 3×3 ایران در مسابقات انتخابی جام جهانی در باکو، هنوز خیر حذف و خارج شدن تیم ایران از گردونهی رقابتها را اعلام نکرده است.
این فدراسیون در دو خبر مجزای دو سه خطی فقط به دو شکست تیم سهنفره مقابل مونتهنگرو و رواندا اشاره کرده است اما ننوشته با این باختها ایران از دور مسابقات کنار رفته است.
این شیوهی اطلاعرسانی در فدراسیون بسکتبال با فریب و تحمیق افکار عمومی، برای اهل فن بسکتبال سابقه داشته است.
پیش از این، راهیابی از غرب آسیا به دسته دو، قهرمانی اعلام شد! یا؛ شکست دختران نوجوان در بازی پایانی کسب سهمیه سطح یک، به اندازهای بزرگنمایی شد که نایب قهرمانی! آسیا تلقی شده تا جایی که چند مسئول از همه جا بیخبر بابت صعود نکردن تیم ایران از دسته دو به دسته یک پیام تبریک فرستادند!
سکوت فدراسیون بسکتبال در قبال باخت به رواندا و حذف از انتخابی جام جهانی، در راستای همان کارهای قبلی قرار میگیرد و نوعی دیگر از لاپوشانی با چاشنی فریب و تحمیق افکار عمومی است.
اگرچه دست فدراسیون بسکتبال برای کاربران رو شده و اعتماد کافی به شیوههای اطلاعرسانی این فدراسیون وجود ندارد. کاربران از طریق صفحات مجازی، سایتهای قابل اعتماد و کانالهای شناخته شده به اخبار درست دسترسی دارند اما سقوط فدراسیون از همه جهات در تحریف و تغییر ماهیت رویدادها و سکوت در پس ِناکامیهای سریالی، به خاطر رعایت نکردن انصاف و صداقت رسانهای جای دریغ فراوان دارد.
تکرار این روند با کنترل برخی رسانهها توسط فدراسیون بسکتبال، بیاعتمادی را پایدار کرده است.
حتی به رسانههای وابسته نیز اعتماد وجود ندارد.
فدراسیون بسکتبال با تحریف، تبلیغ و تطمیع، نمیتواند اعتماد را بازگرداند. با وجود ناکامیهای سریالی در ۳۹ ماه فعالیت این فدراسیون، آنچه که اهمیت ندارد اعتماد است چون در ماههای باقیمانده تا مجمع انتخاباتی، این فدراسیون عزم خود را برای لابیگری با نمایندگان مجلس، مسئولین وزارت ورزش و جوانان و کمیتهی ملی المپیک جزم کرده با متوسل شدن به نهادهای رسمی و قدرت، رأی هیئتها را بخرد.
این فدراسیون مدتهاست در چرخهی تکرار ناکارآمدیها از بیاعتماد شدن جامعه بسکتبال نسبت به خودش آگاه شده با وجود این دست به ظاهرسازی با تبلیغات واهی و اغواکنندهی پوستاندازی و نسلسازی زده است. نوعی اغواگری که در ادبیات و فرهنگ امروزی بسکتبال با رشد فرایندهی جهانی خود، سراب بیپایان است.
در ناامیدی مطلق با بروز رفتار رسانهای غیر صادقانهی فدراسیون بسکتبال، نگرانیهای ما از واحدهای نظارتی و مراجع ذیصلاح در این فدراسیون و وزارت ورزش و جوانان است. آیا در مواجههی با این حجم از ناراستی، عددسازی و تاریخسازی، حتی دستاوردسازی، بررسی و رسیدگیهای لازم وجود دارد؟
نقش این نهادها در برخوردهای نامناسب فدراسیون با فعالیت رسانهای چیست و چگونه باید اعتماد، انصاف و صداقت، به بسکتبال برگردد؟
فدراسیون بسکتبال با مسدود کردن خطوط ارتباطی درست با مردم و مخاطبان، اعتماد عمومی را به دار آویخته است.
مراجع ذیصلاح به منظور صیانت از حقوق شهروندی، نه فقط حق آگاهی و دانستن مردم و مخاطبان، باید به کسانی که حقشان نادیده گرفته شده اعلام کنند در این زمینه و جلوگیری از رفتار مشابه فدراسیون بسکتبال چه اقداماتی انجام دادهاند؟
Responses