مخرج مشترک حرفهای اطرافیان نزدیک به فدراسیون بسکتبال در نتیجهگیری مباحث لیگ برتر بسکتبال «بازیکن خارجی» است.
وقتی در مورد مسابقات لیگ برتر فدراسیون بسکتبال سئوال میشود، روی گزارهی بازیکن خارجی تأکید میکنند.
خب لیگ برتر به غیر از مخارج جذب بازیکن خارجی چه نکات دیگری دارد؟
برای بررسی لیگ برتر ابتدا باید مؤلفههای اساسی لیگ برتر را برشمرد؛
-امور مالی
– نیروی انسانی
-مدیریت برگزاری لیگ برتر
سئوال؛
آیا لیگ برتر بسکتبال برای تیمها عملکرد مالی خوبی دارد؟ هر فصل از برگزاری لیگ برتر در مقایسه با فصل قبل چه سودی عاید باشگاهها میکند؟ آیا سیستم ورزش ایران به گونهای طراحی شده است که باشگاهها زیر نظر سازمان لیگ سودی عایدشان شود؟ در عملیات مالی در لیگ برتر آیا اطلاعات شفاف و قابل اعتماد از سازمان لیگ ارائه شده یا میشود؟
اگرچه در مورد خود ِسازمان لیگ باید گفت بدون معیارهای اساسی تشکیل شده است و مستقل از فدراسیون نیست. کمیتههای تخصصی ندارد و همان نفرات فدراسیون در سازمان لیگ هم تصمیم میگیرند.
از وظایف و مأموریتهای سازمان لیگ، «درآمدزایی» و تحکیم موقعیت تیمها بر اساس تصمیماتی برای حفظ و رعایت منافع جمعی است.
مثال؛
تلویزیون بزرگترین عامل عملکرد مالی باشگاههاست.
حق پخش را که دیگر همهی ما شنیدهایم.
حق پخش تلویزیونی یکی از مهمترین منابع درآمدی ورزش حرفهای در دنیاست. تیمها علاوه بر خرید 15 تا 20 میلیون تومانی پخش تلویزیونی به ناچار با پرداخت رقمهای ۱۲ – ۱۰ میلیون تومانی رفتند سراغ پلتفرمهایی که کندی اینترنت و قطع و وصل حین بازی، صدای همه را درمیآورد.
پخش تلویزیونی یا اینترنتی، نه تنها پولی عاید تیمها نمیکند بلکه یک پولی اضافهتر از جیب باشگاهها بیرون میکشد!
نکته بعدی که از گذشته تا امروز راهکاری برای آن اندیشیده نشده، بحث بلیت فروشی است.
بلیت فروشی نداریم اما جالبتر این است که سیستم در توجیه ضعف خودش که قدرت و کارایی بزرگ شدن را ندارد، میآید و برای راحتی کار خودش طرحهای اجق وجقی مثل ممنوعیت حضور تماشاگر میهمان را در زمین میزبان صادر میکند!
عملکرد مالی سازمان لیگ در خصوص تبلیغات و حامیان مالی روشن نیست. همچنین بیلان مالی تعداد و درصدی که با حضور بازیکنان خارجی در لیگ دارد را به طور شفاف اعلام نمیکند. همینطور سقف قراردادهای تیمها و دستمزد بازیکنان. در این فصل حتی اعلام نشد درآمد فدراسیون از پخش پلتفرمها چقدر بوده است؟
سازمان لیگ بسکتبال با حضور هر یک از بازیکنان خارجی تیمها مبلغی با محاسبه دلاری میگیرد. در قبال این مبلغ آیا ارائهکنندهی خدماتی هم به خارجیهاست؟
به طور مثال در لیگهای برخی کشورها، بازیکنان و مربیان تحت پوشش بیمه درمانی قرار میگیرند.
آیا سازمان لیگ، ارائهکنندهی خدماتی چون مشاورهی شغلی و برنامهریزی بازیکنان [داخلی] از قبیل نحوهی تمرینات، سمینارهای تخصصی شامل عوامل شناسایی و پیشگیری از دوپینگ، مشاورههای پزشکی – ورزشی و … در طول فصل است؟
سازمان لیگ خدماتی به بازیکنان و مربیان ارائه نمیدهد.
در مورد مبلغ قراردادها یا میزان سقف حقوق برای بازیکنان هیچگونه قوانین و مقرراتی تدوین نشده است.
آیا اصول اخلاقی و مقررات ویژهای در موارد مربوط به قراردادهای بازیکنان توسط سازمان لیگ تنظیم شده است؟
آیا در بسیاری از موارد مربوط به قراردادها، ضمانتی برای دریافت کل حقوق بازیکنان توسط باشگاهها وجود دارد؟
امسال سازمان لیگ مقرراتی را در این زمینه اعلام کرده بود نظیر کسر امتیاز یا کنار گذاشتن تیمهای بدهکار، با این حال، حرکت جدی در این خصوص دیده نشد. بازیکنان و مربیان زیادی در پایان فصل از کمیته انضباطی فدراسیون خواستار رسیدگی به مطالبات مالیشان از باشگاهها هستند.
همچنین از دیگر مباحث مربوط به قراردادها در ورزش حرفهای، برای بازیکنان با توجه به ردهبندی آنان، سقف حقوق مشخصی تعیین شده است.
بدون شک داشتن سازوکار مناسب در تمامی زمینهها، موحب پایداری فعالیت و نظام و ثبات تیمها میشود. قوانین با ضمانت و قابلیت اجرایی، لیگ را قدرتمندتر و تیمها در چرخهی فعالیتهای مداوم و تأثیرگذار را، پویاتر خواهد کرد.
سردرگمی رسانهها
در بخش رسانهای و اطلاعرسانی نیز اوضاع سازمان لیگ بهتر از بخشهای دیگر نیست حتی میتوان گفت نداشتن تیم رسانهای تخصصی و مستقل از فدراسیون بسکتبال، کارکرد رسانهای سازمان لیگ را تحتالشعاع ضعفها و ایرادات عمدهای قرار داده است.
در شرایطی که بسکتبال حرفهای یکی از راههای مهم توسعه را در اطلاعرسانی و خدمات فراوان در زمینهی رسانهها میبیند و انگیزهبخشی، تشویق، جذب و جلب تماشاگر را با خدمات بیشتر از جمله با ایجاد جذابیتهای سمعی و بصری تلویزیون یا پلتفرمها و … طراحی میکند، اما سازمان لیگ ایران فاقد این گونه خلاقیتهاست.
اگرچه سازمان لیگ باید اعلام کند که چه تعداد پخش زنده از تلویزیون و پلتفرم آنتن داشت؟ با چه مبلغ درآمدی؟
جایگاه و چگونگی ارتباط سازمان لیگ با رسانهها نامفهوم و نامشخص است. در حالی که بسکتبال در زمرهی ورزشهایی قرار دارد که رقابتهای آن برای جذب و جلب بیشتر تماشاگر و متعاقب آن رابطهی دو سویه با حامیان مالی، وابستگی شدید به رسانهها دارد تا بنا بر جذابیتهای خبری، تحلیلی، گزارشهای شنیداری یا دیداری مورد توجه قرار گیرد، اما در این مورد ویژه توجه و برنامهریزی خاصی انجام نمیشود. رفتار با رسانهها گزینشی بوده و به واسطهی استیلا و تسلط فدراسیون بسکتبال بر سازمان لیگ، این سازمان خارج از چارچوبهای گزینش شدهی فدراسیون قادر به ارائه خدمات مستقل به رسانهها اعم از صفحات اجتماعی نیست.
دسترسی رسانهها به آمار بازیها همچون سالهای گذشته در فعالیتهای رسانهای مطلوب بود و امر تهیه گزارش بازیها را تسهیل کرد. اطلاعات و آمار و ارقام مربوط به مسابقات از چند سال پیش به اینسو شرایط بهتری پیدا کرده بود و امسال نیز نتایج به صورت آنلاین در دسترس علاقهمندان از جمله رسانهها قرار گرفت تا اطلاعات و دادههای واقعی بازیها را در اختیار مخاطبان خود قرار دهند.
با وجود این، یکی دیگر از فعالیتهای عمدهی سازمان لیگ، باید در حیطهی فعالیتهای رسانهای و تبلیغات انجام شود تا در جهت تولیدات تجاری و جذب منابع مالی، گامهای اساسی برداشته شود.
عدم پایداری و وفاداری
همچنین سازمان لیگ بسکتبال در زمینهی خدمات آموزشی به داوران، مربیان و مدیران باشگاهها از عملکرد مطلوبی برخوردار نیست. باز هم به دلیل نداشتن کمیتههای تخصصی در سازمان لیگ، کلیهی امور شامل کلاسهای داوری و ارتقاء و سمینارهای داوری در دل ِ کمیته داوران فدراسیون برگزار میشود. این در حالی است که داوران، مربیان و حتی مدیران در حیطهی فعالیت در لیگ حرفهای، به تخصص و آگاهی ویژهای نیازمندند. از این رو جای برگزاری سمینارهای تخصصی به میزبانی سازمان لیگ برای افراد این گروهها به شدت خالی است.
کارگاههای آموزشی برای برقراری حداقلترین معیارها و استانداردها، باعث میشود تا مدیران باشگاهها از بسیاری هزینههای اضافی جلوگیری کنند.
خلاء این کارگاهها که نیاز به تحقیق در خصوص وضع موجود برای رسیدن به سطح مطلوب دارد، تاکنون آسیبزا بوده است به ویژه آنکه شاخصهای عملکردی باشگاههای ما ارزیابی نمیشوند.
فراموش نکنیم رتبهبندی تیمها در لیگ برتر بر اساس پتانسیل و ظرفیت مالی یکسان نیست و چنانچه در مواقعی تیمهایی توانستهاند به واسطه استفاده کارآمد از منابع موجود به نتایج بهتری دست یابند، بررسی این نتایج با ارزیابی دقیقِ وضعیت تیمها بر عهدهی سازمان لیگ است. سازمان موظف است برای پایداری تیمها که در نهایت به موقعیت پایدار لیگها میانجامد، ارزیابی عملکرد دقیق، با وفاداری به ارکان مختلف لیگ داشته باشد.
فدراسیون بسکتبال یا سازمان لیگ باید نیازهای جامعه بسکتبال را تأمین کنند.
شناخت نیازهای بسکتبال بر اساس پژوهشهای افراد مسلط و علاقهمند به پژوهش، و بر حسب بایدها و نبایدها و فرصتها و تهدیدها و تأمین منافع ذینفعان صورت میگیرد. مادامی که فدراسیون بسکتبال یا سازمان لیگ، نیازها و ضرورتهای جامعهاش را شناسایی نکرده و روی نقاط ضعف و قوت متمرکز نباشند یا معدود به بخش خاصی باشند، نیازها و تدوین استراتژی در رویارویی با ذینفعان به چالشهای امروزی تبدیل میشوند که پایانناپذیر بوده و تکرار خواهند شد.
مدل سردیسی
فدراسیون بسکتبال هنوز خود را وامدار گذشتگان و درگذشتگانی میداند که مصادیق ضعف و ناکامی و ایجاد شکاف عمیق بین افراد، با دامن زدن به اختلافات گروهها و ذینفعان بسکتبال بودند. تا جایی که بحشهای عمدهای از عوامل ناکامی امروز بسکتبال را باید در عملکرد نامطلوب آنان در دهههای قبلی جستجو کرد.
«مدل سردیسی»، نمونهی بارز ادارهی سنتی بسکتبالیست که عامل ازهم گسیختگی نیروها بوده اما در دورهی کنونی مدیریت 15 ساله یکی از رؤسای فدراسیون بسکتبال به اشتباه «الگوی مدیریتی» شده است. این در حالیست که بسکتبال با رشد فزایندهی جهانی و منطقهای (پنجرهها، لیگ قهرمانان)، در ابعاد بینالمللی و مهمتر از آن در داخل کشور با اقبال عمومی و سیل عظیم افراد و ذینفعان و مخاطبان علاقهمند روبرو شده که برای جلب رضایت آنان به استراتژی یا راهبردهای جدیدی نیاز است.
بسکتبال NBA خارج از آن شرایط شرط بندی که از طریق سایتها در ایران مهیاست و فراتر از نکات فنی لیگ خودنمایی میکند، اما حتی کسانی که به بسکتبال و NBA بیتفاوت یا بیعلاقه هستند، اهمیت اجتماعی – اقتصادی و غیره این ورزش را در ساختارهای جدید اجتماعی انکار نمیکنند.
بسکتبال امروز فقط شامل بازیکنان، مربیان، داوران یا دستاندرکاران آن نیست بلکه مخاطبانی جهانی، حامیان مالی، رسانهها و … دارد که گستردگی آن را میتوان در سطح برگزاری لیگهای حرفهای مثل یورولیگ یا NBA شاهد بود.
ذینفعان
سازمانها (فدراسیون یا سازمان لیگ) مسئولیت جذب و رضایتمندی کلیهی ذینفعان را بر عهده دارند و نه فقط بخشی از آن را که در قالب «خودیها» تعریف میشود. زمانی میتوان ادعای بسکتبال حرفهای داشت که بنا بر شناخت نیازها و ضرورتها، بتوان لیگ حرفهای برگزار و با لیگهای سایر ورزشها رقابت کرد.
بنابراین در یک نگاه باید گفت، محوریت موفقیت فدراسیون بسکتبال یا سازمان لیگ مستقل از آن، توجه به ذینفعان و تأمین نیازهای آنان است.
شامل؛
نقش افراد یا گروهها
باشگاهها
سازمانها یا نهادهایی که پروژه یا جهت سیاسی خود را دارند
(شهرداریها، آموزش و پرورش و…).
یا؛
در مجموع کسانی که میتوانند بر فعالیتهای سازمان تأثیر بگذارند و متقابلاً سازمان باید منافع افراد یا نهادهای مختلفی را که با سازمان ارتباط دارند (دینفعان) تأمین کند.
الگوی «بازیکن خارجی» که بیش از دو دهه است در بسکتبال ما شکل گرفته بنا به نیازهای حرفهای ورزش دنیا ضروری است. این الگو در لیگ برتر بسکتبال نهادینه شده و تیمها حتی در ابربحرانهای اقتصادی که کشور با آن دست به گریبان است، هر ساله بازیکن خارجی میگیرند.
بازیکن خارجی به میزان اثرگذاری در کلیت بسکتبال ایران، همچنین رشد و بالندگی چهرههای شاخص داخلی در کنار او به ویژه جوانترها، تعریف میشود.
به معنای دیگر، وقتی بازیکن خارجی در بسکتبال ما نقشی بر عهده میگیرد باید چیزی به آن اضافه کند.
بنابراین موضوع «الگوی بازیکن خارجی»؛
«تکنیک» و «افزایش دانش» بازیکنان ما، ولو در مواقعی مربیان ماست.
نگاه ما به بازیکن خارجی از دیرباز این بود که بتواند رشد و پیشرفت در بین بازیکنان داخلی را تسهیل کند. همهی اینها در قالب یک نگاه و قرارداد حرفهای قابل رؤیت است اما به موازات حضور آنان، انگارههایی نیز در الگوی بازیکن خارجی شکل گرفت.
انگارههایی که به صورت بستههای ذهنی، گسترده شده و موجب میشود تا فرد بیش از آنچه که وجود دارد فکر نکند. یا با آنچه در ذهن خود دارد به صورت آماده شده عمل، یا کلیگویی کند.
با هم برخی از این انگارهها را مرور کنیم.
- بازیکن خارجی از ابتدای فصل خوب است که در ترکیب تیمها باشد
هر برنامهای بر حسب نیازها و ضرورتها، باید و نبایدها تدوین میشود. در زمینهی مبادلهی بازیکن خارجی، نیازهای بسکتبال ایران چیست؟ حضور بازیکن خارجی از ابتدای فصل، فرصت و شانس بازی ِ بیشتر از بازیکنان داخلی – به ویژه جوانترها – را کم میکند. این برای بسکتبال ما که شاهد کاهش بازیکن – با کیفیت – است، خوب نیست. سالهاست عرصهی عمل مربیان در ساختن نیروی جایگزین صورت نگرفت [نمیگیرد] و نتیجهگرایی محض را حاکم میکند.
- مربیان بازیگرفتن از بازیکنان (داخلی – خارجی ) را مدیریت میکنند
امسال باشگاهها مجاز بودند سه بازیکن خارجی بگیرند. با چند نفری که بنا به موقعیت مالی برخی تیمها مثل شهرداری گرگان، حین فصل عوض شدند.
به جای ۲ بازیکن، چنانچه قرار باشد ۳ بازیکن خارجی از ابتدای فصل و از ابتدای بازی در ترکیب تیمها قرار بگیرند، مربیان همین کار را خواهند کرد چون به فکر برنده شدن هستند. باشگاهها قراردادهای خوب را به برندهها میدهند. باشگاه میخواهد با برد؛ برند و هویت اقتصادی خود را در جامعه تبلیغ کند.
با این حال، در برنامهریزی باید بین «برنده شدن» با «بسکتبال» ترکیب مناسبی ایجاد کرد تا هم باشگاه و هم بسکتبال منتفع شوند.
- بازیکنان خارجی سبب بالا رفتن کیفیت لیگ میشوند
در سالهای گذشته – 10 سال اخیر – سطح کمی و کیفی لیگ برتر با مربی، بازیکن و داور، و … خطوط مخدوشی بود که سایه آن بر نتایج تیم ملی گسترانیده شد. چنانچه بخواهیم به تناسب نتایج تیم ملی [حذف از ۴ تیم برتر آسیا]، اثرات لیگها را ارزیابی کنیم قاعدتاً نتایج مطلوبی نخواهیم گرفت.
بر همین اساس باید گفت لیگ برتر در دورههای اخیر در شیب نزولی قرار دارد و تبع آن تیم ملی افت کرد. بنابراین ارزیابی سطح لیگ برتر را نباید فقط متکی به شاخص بازیکن خارجی دانست.
افزایش یا کاهش تیمها همچنین تغییر در آییننامههای برگزاری بازیها که هر ساله تغییر کرد، کمککننده نبود. چون بدون پشتوانهی علمی و توان مدیریتی و نبود ِ امکانات لازم بود. از طرفی طی این سالها و پس از نوسانات ارزی، استخدام بازیکن خارجی در قالب متفاوتتری از پیش از دههی 90 تعریف شد.
فدراسیون بسکتبال به دلیل نداشتن شفافیت مالی در خصوص درآمدهای لیگ، شامل درصد بازیکنان خارجی، درصد قرارداد بازیکنان داخلی، درصد هیئتها، درآمدهای پخش تلویزیونی و پلتفرمها و … ابهامات زیادی ساخته و ارادهای برای پاشخگویی و شفافیت در زمینهی مالی سازمانی به نام لیگ زیر نظر و وابسته به حساب کتابهای فدراسیون دیده نشده است.
Responses