وقتی برای «پاچه‌خاری» در جایگاه «مدیر رسانه‌ای» بسکتبال / «دستاورد ماست‌بندی شده» گلی به سر فدراسیون نمی‌زند

وقتی برای «پاچه‌خاری» در جایگاه «مدیر رسانه‌ای» بسکتبال / «دستاورد ماست‌بندی شده» گلی به سر فدراسیون نمی‌زند

تعریف و تمجید از فشلیزم  فدراسیون داوری، آیا بر اساس «نگاه ملی» به بسکتبال صورت می‌گیرد یا برخورد «میلی» با مسایلی‌ست که هزینه‌بر بوده اما مورد تأیید افرادی‌ست که در نقش‌های مختلف مثل «مدیر رسانه‌ای» فدراسیون قرار گرفته‌اند؟

برای رسانه‌ای که تورنمنت سه جانبه در تهران، دستاورد فدراسیون می‌شود شاید اگر «جام ملت‌ها»، حتی «نونهالان، دوستی، فردای بهتر» را هم دیده بود، آن وقت فرستادن دو تا دعوت‌نامه به ترکیه و روسیه را دستاورد داوری تلقی نمی‌کرد.

برای این افراد علاقه‌مند و مؤدب اما تابع احساسات و یکسری عواطف مختص به سن و سال‌شان و بنا به موقعیتی که در آن قرار می‌گیرند، امور مهم مدیریتی بسکتبال می‌شود نامه‌نگاری با کشورها برای تورنمنتی که پولش را یک شرکت لبنی تحت هلدینگ سولیکو داده!

سپس همین را بدون توجه و اشاره به رکورد ناکامی‌های بسکتبال (در تمامی زمینه‌ها از جمله مسئولیت‌های اجتماعی در اشکال متعدد حق‌خوری و بی‌عدالتی)، دستاورد فدراسیون قلمداد می‌کنند و برای رسمیت و مشروعیت بخشیدن به گفته‌های‌شان، مسائلی کم‌عمق، معمولاً بدون اطلاع و هیجانی نسبت به افراد را در بیان رخدادها و اتفاقات بازگو می‌کنند. مطالبی نه از سرِ منطق و اصول و قاعده‌ی مدیریتی در بسکتبال که تا همین‌جا هم نداشتن و رعایت نکردن این اصول توسط گردانندگان بسکتبال در فدراسیون و برخوردهای احساسی طرفداران‌شان، به بسکتبال آسیب جدی زده است.

اگر «مجازی» و «حقیقی» بودن در بسکتبال به زعم اینان به حضور داشتن و نداشتن در فدراسیون فشل است، مجازی شدن و دوری جستن از واقعیت «کوتولیسم»، خودش حلاوتی دیگر دارد و الا باید هم‌قد کوتوله‌ها شد. ضمن اینکه این تعبیر نابجا و نادرست است که بسکتبال فقط فدراسیون است.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  ادامه باخت‌های بسکتبال ایران به تیم‌های لبنانی / جام غرب آسیا به الریاضی رسید

البته این سطح از وفاداری تا جایی که به دیگران نقب و نق زده نشود، حق مسلم هر کسی است تا نسبت به جریان‌های حامی و تأمین‌کننده‌های مالی و معنوی خود علاقه داشته باشد اما به شرطی که به دیگران کاری نداشته باشد چون همه ما رسانه‌ای‌ها یک رگ پاچه‌ورمالیده داریم که به جان هم افتادن و استفاده از آن در موقعیت‌ نظیر «دستاورد ماست‌بندی شده» را جایز نمی‌دانم.

به هر حال سطح وفاداری به هر جریانی در بسکتبال، ولو جایگاه «مدیر رسانه‌ای» را، با ترکیب نخ‌نما شده و کلیشه‌ایی «پاچه‌خاری» تعبیر نخواهم کرد چون هر کسی می‌تواند آزادانه نظرش را بگوید و مسئول کم و کیف حرف‌ها و نوشته‌هایش خودش است. قضاوتش با مردم است. همان‌هایی که تا امروز مؤافقان فشلیزم فدراسیون بسکتبال را «میلی» خوانده‌اند نه «ملی».

افشین رضاپور

دیدگاهتان را بنویسید