ردپای پولادگر در شکست‌های بسکتبال / بدهی سنگین جواد داوری جامعه بسکتبال را ناامید کرد

ردپای پولادگر در شکست‌های بسکتبال / بدهی سنگین جواد داوری جامعه بسکتبال را ناامید کرد

تیم ملی بسکتبال باخت اما در بسیاری از سایت‌ها و خبرگزاری‌ها باخت دیروز بسکتبال مقابل اردن یک فاجعه نامیده شد.

افشین رضاپور – تیم ملی بسکتبال با حفظ شاکله بهترین تیم آسیا در جام جهانی 2019 و صعود به المپیک 2020 توکیو، حالا مقابل تیم‌های درجه چندم آسیا به مشکل می‌خورد. آن از شکست به قزاقستان در دو بازی انتخابی جام جهانی و اینک حذف از کاپ آسیا به دست اردن.

به این تیم ملی با توجه به تجارب جام جهانی و المپیک و جام جهانی قبلی که نصف این تیم در 2014 اسپانیا و رقابت‌های متعدد به میدان رفته بودند؛ نباید برچسب بی‌تجربه زد. اتفاقاً به نسبت بسیاری از مدعیان کاپ آسیا مثل نیوزلند و استرالیا، یا چین و ژاپن؛ تیم ایران با ترکیب کامل به کاپ آسیا در جاکارتا رفت اما بدترین نتیجه تاریخ خود را مقابل اردن گرفت و به نیمه نهایی نرسید.

آخرین بار طی 15 سال گذشته که ایران به جمع چهار تیم آسیا صعود نکرده بود، جام ملت‌های 2011 در ووهان چین بود که تیم ملی بعد از شکست به اردن با چهار امتیاز اختلاف از نیمه‌نهایی بازماند.

آن روزها با وجود باخت تیم ملی، امیدوار بودیم جای جبران داریم چون تیم ما پس از دو قهرمانی در 2007 و 2009، هنوز به لحاظ شرایط سنی وضعیت مطلوبی داشت. این را قهرمانی 2013 ثابت کرد. سومی در 2015، پایان برخی چهره‌های دوران با شکوه تلقی شد اما نایب قهرمانی در کاپ آسیا 2017 امیدهای تازه‌ای را با وجود تعدادی از بازیکنان نسل جوان‌تر تیم ملی برانگیخت.
5 سال بعد یعنی از دیروز در ساعت 5 عصر، با حذف از کاپ آسیا 2022، بسکتبال وارد مسیر مبهمی شده است. مسیری که با شتابزدگی فدراسیون در انتخابات و انتصابات آن، سریع‌تر از آنچه که حتی طرفداران داوری تصور می‌کردند بسکتبال را به ورطه ناامیدی و بی برنامگی کشید.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  تردیدهای بسیار مجمع بسکتبال در انتخاب نامزد نهایی / دولت نباید سیاست چماق را اعمال كند

درست است که تیم در جاکارتا نتیجه نگرفت اما فاجعه خواندن آن نیز ممکن است توجه ما را فقط به نتایج تیم ملی معطوف و ما را از اتفاقات این چند مدت غافل کند. چون نگران کننده‌تر از باخت در یک تورنمنت، روند نومیدکننده‌ای است که بسکتبال در پیش گفته است.

– حذف تیم سه نفره از جام جهانی
– کسب عنوان هشتم آسیا و ناکامی تیم نوجوانان در گرفتن سهمیه جهانی
– از دست دادن فرصت راهیابی نوجوانان دختر به دسته یک آسیا با کسب عنوان پنجم رقابت‌های سطح B
– مشکلات اداری برای اعزام دختران به کاپ آسیا 3×3 و جا ماندن از مسابقات و در نهایت حذف از جدول بازی‌های سنگاپور
– خطر از دست دادن سهمیه جام جهانی مردان به خاطر باخت به قزاقستان
– حذف از کاپ آسیا

همه این‌ها در کمتر از 5 ماه گذشته اتفاق افتاد تا روند نومیدکننده‌ای در بسکتبال شکل بگیرد.

در حالی که نگاه بسیاری از تیم‌ها به کاپ آسیا برای آماده‌سازی برخی چهره‌های جوان در مسابقات مهم جام جهانی بود تیم ملی با ترکیب کامل و با تجربه در این مسابقات به میدان رفت اما بعد از حذف از این رقابت‌ها حالا نه نتیجه‌ای دست‌مان آمد و نه از این مسابقات برای ارزیابی و انتخاب بازیکنان جوانتر‌مان استفاده کرده‌ایم.
تأخیر طولانی در معرفی سرپرست دبیری و سرانجام انتخابی بحث‌برانگیز و سایر انتخاب‌های فنی  و اجرایی چند ماه گذشته با ریاست جواد داوری در فدراسیون بسکتبال نیز بی برنامگی و شکست در ابعاد دیگر تصمیم‌گیری‌های فدراسیون او با مشاورانش را نشان می‌دهد که «بازی چند سر باخت» آن هم در کمتر از 5 ماه گذشته شاید تعبیر مناسبی برای فدراسیون داوری باشد.

این مطلب را هم مطالعه کنید؛  پخش زنده بسکتبال بوندسليگاى دو آلمان (پلى آف پرو A)

در این ناکامی‌ها رد پای افراد دیگری را هم می‌توان مشاهده کرد.

سیدمحمد پولادگر، معاون توسعه ورزش قهرمانی و حرفه‌ای وزارت ورزش و جوانان و همشهری اصفهانی جواد داوری که 9 اسفند 1400 همزمان با برنده شدن داوری در انتخابات ریاست فدراسیون بسکتبال او را «مدیری خواند که هم جوان است و هم صاحب تجربه»! وی حتی پا را فراتر گذاشت و انتخاب اعضای محمع را «هوشمندانه» دانست که «باید به فال نیک گرفت».
اما این انتخاب بنا به گفته پولادگر «هوشمندانه»، پس از نزدیک به 5 ماه نه مطابق با ظرفیت‌های بسکتبال به این ورزش توجه کرده و نه، به غیر از افرادی که در انتخابات در کنارش بودند به کسانی دیگر روی خوش نشان داده است. صف دوستان جواد با توصیه یا بدون توصیه دیگران نیز هر روز طولانی‌تر شد اما بدون نتیجه‌ای برای بسکتبال.

جواد داوری با انتخاب‌هایی که در این مدت صورت داد به دور از توجه به ظرفیت‌های بسکتبال نه «مدیری باتجربه» بلکه هنوز خود را بدهکار دوستانش در انتخابات 9 اسفند نشان داده است. آثار این بدهی سنگین نه تنها در تیم‌های ملی با انتصاب‌های عجیب و غریب او بلکه در کنار زدن آدم‌ها یا حمایت از تصفیه حساب‌های شخصی افراد مورد وثوق او در استان‌ها نیز پیداست تا به این ترتیب فدراسیون داوری را هر روز بیشتر غرق در برخوردهای شخصی، تصمیمات نسنجیده و فروغلتیدن در بی برنامگی، شکست و ناامیدی ببینیم.

دیدگاهتان را بنویسید