گفت و گوی نوروزی با دلارام وکیلی ملی‌پوش تیم بسکتبال بهمن: دوست داشتم آواز بخوانم

گفت و گوی نوروزی با دلارام وکیلی ملی‌پوش تیم بسکتبال بهمن: دوست داشتم آواز بخوانم

 

معرفی‌

دلارام وکیلی
سن: 30 سال
پوزیشن: 3 و 4
سابقه بازی ملی: 12 سال بازیکن تیم‌های جوانان و ملی ایران.
دلارام وکیلی در نایب قهرمانی تیم بهمن در جام باشگاههای غرب آسیا، مؤفق به کسب عنوان بهترین شوتیست سه امتیازی مسابقات شد.
او این عنوان را یک بار دیگر با تیم ملی و کسب مقام سوم بسکتبال زنان ملت‌های غرب آسیا تکرار کرد.
سال 2013 درمسابقات دانشجويان بین دانشگاهی جهان با تیم ایران به مقام اول در آنتورپ بلژيك دست یافت.
دلارام همین رقابت‌ها را در سال 2012 و در بلگراد صربستان با مقام دوم تیمی تجربه کرده بود.
افتخارات باشگاهی او نیز از این قرار است:
قهرمانی با بهمن طی دو فصل 98 و 99 در بسکتبال باشگاههای برتر ایران و نایب قهرمانی با همین تیم در 1400.
قهرمانی با تیم نفت آبادان در فصل 96.
قهرمانی با گاز تهران در فصل 94. همچنین نایب قهرمانی با این تیم در فصل 93 لیگ ایران.
عناوین سومی در ادوار مختلف لیگ برتر بسکتبال با بهمن و گاز در کارنامه وکیلی است.
دلارام وکیلی در بازی‌های سه نفره کاپ جهانی و کاپ آسیا شرکت کرده است. وی با خصوصیات خوب شوتزنی؛ در آبان 95 برنده جایزه بهترین شوتیست تورنمنت عشق‌آباد در ترکمنستان شد.
در سال 1400 عضو تیم ملی در رقابت‌های دسته دوم بسکتبال بانوان آسیا در مسابقه‌های اردن شد.

وقار و افتخار

زمان‌هایی هست که شما به دنبال مثال‌زدن بازیکنانی هستید که «فرهنگ تیمی» را ارتقاء می‌بخشند و باعث «توسعه تیمی» می‌شوند. اگر در انتخاب این نفرات مشکل دارید دلارام وکیلی نمونه بارزی از این دست بازیکنان است.
بسکتبالیستی که علاوه بر شاخص‌های آماری، به فهمِ وقار و افتخار در بسکتبال کمک می‌کند.
وکیلی، ستاره‌ای دل‌آرام است. با تجربه و خویشتن‌دار. با شخصیتی نجیب و رفتاری آرام که احترام اطرافیانش را برمی‌ا‌نگیزد. دختری از نسل خاموش بسكتبال که از شوك و حيرت غيبت‌های طولانی در بسكتبال آسيا بيرون آمدند و میدان را برای عرضه توانايی خود و سایر دختران در معدن استعداد بسکتبال باز کردند.
فروردین 1397، در بازی‌های باشگاهی غرب آسيا، دومی به اندازه قهرمانی برای ما ارزشمند و لذتبخش بود.
در همان بازی‌ها دلارام وکیلی كه بازی‌اش در اردن با متوسط 17.6 امتیاز در هر بازی بود، نفر نخست تیم بهمن شد. دختر شايسته بسكتبال ايران كه یک فصل قبل‌تر مصدوميت طولانی را با صبر و استقامت پشت سر گذاشت و هماني شد كه بايد؛
امتيازآورترين بازیکن تیم بهمن.

با دلارام وکیلی قرار گفت و گویی متفاوت با حال و هوای روزهای پایانی سال را در مجتمع ورزشی سبز گذاشتیم. محل تمرینات تیم بسکتبال بانوان بهمن. آنها برای سومین سال پی در پی در فینال باشگاههای ایران حضور یافتند. وکیلی سر موقع آمد تا من زودتر به جواب یکی از پرسش‌هایم برسم؛ آدم خوش قول.

گفت و گوی نوروزی با دلارام وکیلی ملی‌پوش تیم بسکتبال بهمن: دوست داشتم آواز بخوانم

دوست داشتم آواز بخوانم

خانواده‌ی وکیلی؟
هر چقدر سنم بالاتر رفت خانواده‌ام تمام زندگی من شد. برادرم علیرضا وکیلی، بسکتبال بازی می‌کرد. پدرم والیبالیست بود اما در بیشتر ورزش‌ها دستی بر آتش داشت. مادرم خانه‌دار است و از 10 سالگی پشتیبانم بود. پدرم همه‌ی بازی‌هایم را دنبال می‌کند و همه بازیکنان را می‌شناسد. خیلی وقت‌ها از بازی من انتقاد می‌کند!

به غیر از بسکتبال؟
در سطح مدارس هندبال بازی کردم.

قد؟
185 سانتیمتر

رنگی هستید؟
پرسپولیسی دو آتیشه.

موسیقی؟
ساز نمی‌زنم اما بچگی‌ها گیتار می‌زدم. خیلی هم دوست داشتم آواز بخوانم. قدیمی‌ها را خیلی دوست دارم.

کتاب؟
گاهی اوقات کتاب‌های روانشناسی ورزشی می‌خوانم.

تحصیلات؟
روانشناسی بالینی.

غذای مورد علاقه؟
قورمه سبزی.

دلزده و سرخورده شدید؟
بازی‌های سه به سه اتریش و مجارستان دلسرد شده بودم. تیم‌ها بیشتر از ما کار کرده بودند. امکانات‌شان با ما متفاوت است اما به خاطر نتایج تیم، رسانه‌ها خیلی به ما حمله کردند.

فریناز طائرپور؟
از بچگی زیر نظر خانم طائرپور و خانم گرافیان بودم و الان چهار سال است با خانم طائرپور در تیم بهمن بازی می‌کنم. همه‌ی خاطرات خوبم با ایشان در این تیم جمع شده است.

بهمن؟
اسپانسر بسیار خوب در لیگ بانوان. بدون حاشیه از بسکتبال بانوان حمایت می‌کنند. دو سال قهرمان شدیم و یک دوره هم روی سکوی سوم ایستادیم. امسال هم فینالیست هستیم.

خاطره تلخ و شیرین؟
مصدومیتم در تیم نفت آبادان و قهرمانی با همان تیم در لیگ 1396.

یک کاری به غیر از بسکتبال؟
ندارم.

فیلم؟
سریال‌های ایرانی. فیلم‌های ملودرام و تراژدی و سبک قدیمی.

شادی؟
حالت درونی. ممکن است در زندگی چیزهای کوچکی داشته باشی اما شادی.

چه چیزی غمگین‌تان می‌کند؟
باختن.

مورد قضاوت قرار گرفتید؟
بله بسیار. بعد به فکر می‌روم که چرا آدم‌ها این کار را می‌کنم.

شاعر ایرانی؟
خیام. از بچگی تا الان یک دفتر شعر دارم که متن و شعر می‌نویسم.

خوبی‌های آدم‌ها یادتان می‌ماند؟
خیلی زیاد. مثل خانم طائرپور که خانواده دوم من هستند.

مارک و برند پوشید؟
زیاد توی بندش نیستم. اولویتم الان برندهای داخلی است.

خوش قولید؟
خیلی زیاد.

آشپزی می‌کنید؟
بله. غذاهای مدرن.

مدرن؟ همان‌هایی که آماده در ویترین پروتینی‌ها هست؟
بله.

آشپزی سختی نیست.
خب پخت و پزش دقت می‌خواهد.

توی کارت‌تان همیشه پول دارید؟
معمولاً باید باشد چون در غیر این صورت احساس امنیت ندارم.

مهمترین اتفاق 1400؟
سومین فینال پی در پی با تیم بهمن.

قهرمان زندگی شما؟
مادرم.

از نظر چهره بیشتر به پدر کشیدید یا مادر؟
پدر.

سین مورد علاقه شما؟
سکه.

پس سبد چی؟
سبد سکه.

سفره هفت سین می‌چینید؟
بله. رسم خوشایندی است.

بهترین عیدی؟
دیدار و دورهمی خانوادگی و فامیل. وقت بیشتری برای کنار هم بودن داریم.

تعطیلات نوروز؟
معمولاً تهران می‌مانم. چند سالی است که در نوروز تمرینات پابرجاست.

آرزوی تحویل سال؟
سلامتی خانواده‌ام و مؤفقیت بسکتبال بانوان.

حرف آخر؟
عید همه مبارک.

گفت و گو از آزاده امیری

دیدگاهتان را بنویسید