سرپرستی فدراسیونها، کاری بجا و منطقی است که در زمان احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان به موقع و به اندازه انجام شده است.
با آنکه برخی بنا به دلایل مختلف مخالف اداره سرپرستی فدراسیونهای ورزشی هستند اما تجربه تاکنون ثابت کرده است، اداره سرپرستی فدراسیونها تا تشکیل مجمع انتخاباتی، رعایت عدالت در حق کاندیداهایی است که از مزیت حضور در فدراسیونهای ورزشی برخوردار نیستند.
سپردن مسئولیت فدراسیونها به سرپرست، ممکن است انتقاداتی به همراه داشته باشد اما بدتر از حاشیهها و سلب آرامشی نیست که رئیس یک فدراسیون حین دورهاش بخواهد انتخابات را مدیریت کند.
حرفهایی مثل «پنجرههای جام جهانی در پیش داریم» یا، «بازیهای آسیایی 2026 ناگویا مهم است» بله در پیش داریم و مهم است اما به خروج رئیس یک فدراسیون از محل کارش و سپردن مسئولیت به سرپرست ربطی ندارد.
چه بسا فدراسیونها طی چهار سال، پروسه مدیریتشان با چالشهای زیادی روبرو بود و کار جدی و امیدبخشی دیده نشد اما در ماههای منتهی به پایان دوره ریاست، از بازیهای انتخابی و بازیهای آسیایی تصویر دیگری میسازند و حساسیت این موضوعات را بیش از پیش نشان میدهند. به ویژه آنکه در حرکتی تبلیغاتی، مدالآوری را تحت تأثیر حضور خود در فدراسیون قرار میدهند.
چنانچه یک فدراسیون با برنامهریزی و هدفگذاری درست و مبتنی بر دادههای علمی، بنیانهای مدیریت آن فدراسیون را پایهگذاری کند، قاعدتاً نباید از غیبت دو ماهه شخص رئیس نگرانی داشته باشد. با عملکرد صحیح در یک دوره چهار ساله، حتی میتواند اعتماد مجمع را به همراه خود داشته باشد. بنابراین نباید نگران سپردن مسئولیت به سرپرست بود زیرا سرپرستی در واقع امکان «خلق فرصت» و «رعایت عدالت» برای کاندیداهایی است که نه در بازه 4 ساله بلکه فقط دو ماه برای معرفی خود و اعلام برنامههایشان زمان دارند.
حتی بازنگری در کمیسیونهای مجامع انتخاباتی از اقدامات بجای وزارت ورزش و جوانان است. بررسیها از نحوه انتخابات کمیسیونهای فدراسیونها نشان میدهد تخلفات گستردهای در زمان انتخابات این کمیسیونها صورت گرفته است که نیاز به بازنگری دارد.
اداره سرپرستی فدراسیونها تا زمان تشکیل مجامع ممکن است ایراداتی داشته باشد اما بدون شک کمتر از مزیتی است که در اختیار یک رئیس فدراسیون حین دوره چهار ساله مدیریتش گذاشته میشود.
احمد دنیامالی، وزیر ورزش و جوانان، با هوشمندی و درایت، همچنین با رعایت عدالت، این فرصت را برای همه کاندیداها خلق کرد. با ناکارآمدی خیلی از فدراسیونها، تصمیمات اشتباه و فرصتسوزی و عمرسوزیهای همیشگی آنها، در بازه سپردن یک فدراسیون به سرپرست، نباید گول تبلیغات و جریانهای بحرانساز را خورد. زیرا دیده شده در طول مدت چهار سال، یک ورزش با بیشترین بحرانها و چالشها روبرو بوده است اما با سپردن صحیح فدراسیون به سرپرست، جریانهای حامی یک طیف خاص با «بحرانسازی»، اداره سرپرستی را «غیرمسئولانه» نوک پیکان انتقادات خود قرار دادهاند.
























Responses