دوران فدراسیون جواد داوری به گواه خیلی از قدیمیها و حتی آنهایی که بازی در دو سه فدراسیون بسکتبال را تجربه کردهاند، بدترین دوران فدراسیون بسکتبال است.
این را میتوان از نتایج بسکتبال در دوران ۴۱ ماه فعالیت فدراسیون داوری تشخیص داد که مملو از ناکامی است اما مشکلات و مسائل این دوره فقط نتایج تیمهای ملی نیست.
فدراسیون بسکتبال با سوءمدیریتها، بسیاری از بنیانهایی را که طی بیش از دو دهه برای هر کدام از آنها تلاش شده بود و بسکتبال ایران بر پایه محکم و استوارشان جولان میداد، فرو ریخت.
شخصیت قهرمانان، بخشی از بنیانهای بسکتبال بود که با برجستهترین چهرههای بسکتبال شناخته میشد.
صمد نیکخواه بهرامی، مهدی کامرانی، حامد حدادی، محمد جمشیدی و … بسیاری دیگر از قهرمانان بسکتبال ایران در طول زمان، که قهرمانیهای پی در پی را بنیان نهادند، بخش مهمی از داستان بودند.
به جز حامد حدادی که از ابتدای فدراسیون جواد داوری در برخی انتصابات و انتخابهای تیم ملی نقش دارد، بقیه ستارهها در فدراسیون داوری سرنوشت مشابهی پیدا کردند؛ حذف یا بیاعتنابی.
داوری برای حدادی دو بار مراسم خداحافظی برگزار کرد. در حالی که در مورد سایر ستارگان از جمله کامرانی و صمد چنین اتفاقی نیفتاد. ممکن است خودشان نخواهند اما فدراسیون هم در این زمینه کاری نکرد.
به نظر میرسد حملات صمد نیکخواه بهرامی علیه آرش بهادرزاده، موجب اختلافاتی بین او و باند خوابیده پشت تیم ملی بسکتبال شده باشد.
بهادرزاده رفیق حدادی که در فدراسیون داوری مدیر اجرایی تیم ملی شده است.
صمد از انتصابات جواد داوری در تیمهای ملی انتقاداتی بجا کرد. انتقاداتی که امروز صحت و سلامت آن بر همگان مشخص شده است.
نظیر این انتقادات را مهدی کامرانی نیز مطرح کرده بود اما نه در رسانهها. او با شروع کار جواد داوری، مشاور فنی تیمهای پایه فدراسیون بسکتبال شد. با وجود این، کامرانی نیز انتصابات داوری در تیمهای ردههای سنی را برنتابید و از فدراسیون جدا شد.
به موازات کنارهگیری ستارگان سابق بسکتبال ایران، باند خوابیده پشت تیم ملی بسکتبال که حالا قدرت خود را بالاتر از رئیس ضعیف فدراسیون میدید، به اقدامات بیشتری دست زد.
جنجال حدادی با سعید ارمغانی در اردو که در نهایت منجر به حذف ارمغانی شد. همچنین باید بررسی شود چرا در یکی از مسافرتهای تیم ملی، آرن داودی به یک باره برگشت و کاپیتان تیم ملی شد اما فدراسیون جواد داوری از کاپیتانی محمد جمشیدی اجتناب کرد؟
باند خوابیده پشت تیم ملی، جمشیدی را هم حذف کرد تا سناریوی فریبکارانهی «پوست اندازی» یک قربانی دیگر بگیرد.
در مورد سجاد پذیرفته نیز شنیده شد که چگونه در دوره سعید ارمغانی، باند خوابیده پشت تیم ملی به دنبال حذف این بازیکن حتی به عنوان بازیکن استارتر در یکی از بازیهای تیم ملی بود!
برخی میگویند بازیکنان جوان ملیپوش که در حمایت از ملیپوشان سابق زیر پست آنان کامنت میگذاشتند، از طریق یکی از نزدیکان به فدراسیون داوری تهدید میشدند!
علیه فراموشی
چند روز پیش سایت فیبا، گزارشی از صمد نیکخواه بهرامی منتشر کرد. اسطوره، از محترمترین ستارههای قاره، وینگر همهکاره، رهبر تمام عیار، هوش بسکتبالی، سطحی از پایداری در برتری و … توصیف فیبا از کاپیتان صمد بود.
چرا فدراسیون بسکتبال بر خلاف گزارشی که فیبا از حدادی منتشر کرد و در رسانههای این فدراسیون بازتاب داشت اما با بیاعتنایی از گزارش کاپیتان صمد گذشت؟
پاسخ برای ما و خیلیهای دیگر روشن است. بنیانهای بسکتبال بازیچهی باند خوابیده پشت تیم ملی در سوءتدبیر و ضعف مدیریتی فدراسیون آشکار شده است. با وجود این، اصرارهای لجوجانه در حذف و بیاعتنایی به ستارگان و چکیدهی بسکتبال، به شخصیت قهرمانان خدشهای وارد نخواهد کرد و آنان فراموش نمیشوند زیرا جایگاه هر کدام از آنان محفوظ است اما نگرانیهای جدی و عمیق در انبوه مشکلات و مسائل بسکتبال را بیشتر میکند. بسکتبالی که طی ۴۱ ماه گذشته با سوءگیریهای شخصی، بنیانهای آن خدشهدار شده و با ویران کردن پایههای استوار آن، در سقوط و ویرانی گام میزند.
Responses